خوشبخت بودن خیلی اسونه ارام ارام
| ||||||
سلام!
یک دنیاعشق پیش کش وجود اسمانی تموم دخترایی که همتا ندارن! "مثل من" روزدختربرهممون مبارک وروز ولادت حضرت معصومه برهمه مبارک! [ سه شنبه 91/6/28 ] [ 2:47 عصر ] [ باران صدرایی ]
[ نظرات () ]
میترسم ازخدا نمیترسدازکسی میترسم ازکسی که نمیترسدازخدا "ولایمکن الفرارومن حکومتک" اللهم ارزقناشهادت اللهم عجل لولیک الفرج التماس دعای شهادت یاحق [ جمعه 91/6/24 ] [ 9:43 صبح ] [ باران صدرایی ]
[ نظرات () ]
نخستین مالک شناسنامه ایران
شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید ایرانیان از چه زمانی دارای شناسنامه شدهاند. اگر مایل به دانستن این موضوع هستید این مطلب را مطالعه کنید.
در ایران، نخستین مجموعه رسمی ثبت احوال در سوم دی ماه 1297 به عنوان بخشی از بلدیه تأسیس شد و نخستین سند ولایت یا همان شناسنامه هم در همین تاریخ و برای فردی به نام «فاطمه ایرانی» در تهران به ثبت رسید. نخستین سند هویتی ایرانیان خارج از کشور در اسفند ماه 1308 در شهر بمبئی به نام «عبدالحسین سپنتا» صادر شد. سپنتا همان کسی است که بعدها نخستین فیلم ناطق ایرانی با عنوان «دختر لر» را ساخت. اگر چه در ایران انتخاب نام خانوادگی از سالهای انقلاب مشروطه در میان قشر روشنفکر جامعه رواج یافته بود، اما با پایان یافتن جنگ جهانی اول و در سال 1304، واحد زیرمجموعه بلدیه به «اداره» ارتقا یافت و عنوان «احصائیه» برای آن انتخاب شد. پس از آن و در زمان سلطنت رضاشاه، در سال 1313 با تصویب قانون مدنی، استفاده از القاب گذشته منسوخ و انتخاب نام خانوادگی برای کلیه اتباع ایران اجباری شد. نخستین شناسنامه در سوم دی ماه 1297 و برای فردی به نام «فاطمه ایرانی» در تهران به ثبت رسید.
در این دوران، افرادی به عنوان مأمور ثبت، به مناطق مختلف فرستاده میشدند تا نام خانوادگی برای هر طایفه مرجع قانونی داشته باشد.
گزینش نام خانوادگی نیز، معمولاً از چند روش پیروی میکرد که یکی از آنها پیشه نیاکان در یک قوم است. محل اسکان قوم و نام یا شهرت بزرگ خاندان (پدر، پدربزرگ، جد)، از دیگر شیوههای متداول انتخاب نام خانوادگی بوده است. گاهی هم یک نام خانوادگی بر اساس شغل یا حرفه (همچون صراف، جواهریان، پزشکزاد) یا یک ویژگی بدنی یا فیزیکی (خوشچهره، قهرمان) باز میگشت. در نهایت و با تصویب قانون مدنی کشور در سال 1313 ثبت نام خانوادگی نیز، اجباری شد. بر اساس قانون، سرپرست خانواده باید برای خانواده خود نام خانوادگی انتخاب میکرد و نام خانوادگی تخصیص یافته از سوی وی به سایر افراد خانوادهاش هم اطلاق میشد؛ و از آن زمان تاکنون بیش از چهار نسل از ایرانیان به این نامهای خانوادگی خوانده میشوند.
«محمدی» فراوانترین نام خانوادگی برابر اطلاعات پایگاه جمعیت کشور بیشترین فراوانی نامهای خانوادگی به ترتیب: «محمدی» با 750 هزار عنوان «حسینی» با 50 هزار عنوان، «احمدی» با 470 هزار عنوان، «کریمی» با 352 هزار عنوان، «موسوی» با 505 هزار عنوان، «جعفری» با 300 هزار عنوان و «قاسمی» با 270 هزار عنوان است. «محمد» و «فاطمه» فراوانترین نامها
به گفته مدیر کل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال کشور، بیشترین فراوانی نام از ابتدا تاکنون برای مردان به ترتیب محمد، علی، حسین، مهدی، حسن، رضا، محمدرضا، علیرضا، احمد و عباس و برای زنان فاطمه، زهرا، مریم، معصومه، زینب، سکینه، رقیه، خدیجه، لیلا و مرضیه بوده است. [ جمعه 91/6/24 ] [ 9:40 صبح ] [ باران صدرایی ]
[ نظرات () ]
آرزویت جز انتظار شهادت نباشد...نامه منتشر نشده شهید لاجوردی به فرزندش در دوران نبرد با صهیونیستها در لبنان
فرزندم! بهترین عزیزانمان در بهترین و زیباترین وجه ممکن به لقا الله شتافتند و پیمان را با خدا آنگونه که بستند وفا کردند و ما ماندیم و در این ماندن پاره ای چونان شما در انتظار شهادت، روز و ساعت شماری می کنند...
فرزندم که چون برادری دلبندی. امید است آرزویت جز انتظار شهادت نباشد و مصداق واقعی، "و منهم من ینتظر" باشی و در این سرای تجارت، خدایت بر پربارترین تجارت ها رهنمونت گرداند که، "هل ادلکم علی تجارت تنحیکم من عذاب الیم؟نومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله...." و در این داد و ستد، جزئی از آنچه می ستانی، با اذن پروردگارت، شفاعت پدری باشد که جز گناه و معصیت باری، توشه ای نیندوخته و توفیق حرکت سریع به سوی الله از او سلب گردیده!! فرزندم! بهترین عزیزانمان در بهترین و زیباترین وجه ممکن به لقا الله شتافتند و پیمان را با خدا آنگونه که بستند وفا کردند و ما ماندیم و در این ماندن پاره ای چونان شما در انتظار شهادت، روز و ساعت شماری می کنند و کوچک ترین تغییری در تصمیماتشان پدید نمی آید، "و ما بدلوا تبدیلا" و برخی چونان من و دیگر رسوبیان دنیائی، پای در لجنزار مادیات می کوبند و بر این پایکوبی اصرار دارند و گمان می برند که "انهم یحسنون صنعا". عجیب است که انسان پیوسته در خسران، بدی هایش را نبیند، سهل است کورتر هم می شود و زیبائی های شگفت انگیز انسان های تکامل یافته خدائی را با همه نور و جلال نمی بیند. خدایا! بر ما رسوبیان وامانده، ترحم فرما و غوطه ور شدن بیش از حد ما را از ما بگیر و دست ما را در دست پروازیان بگذار، شاید که میل و خواست صعود در ما هم پدید آید، و گرنه بالاترین ترحم اینکه برای جلوگیری از غرقه بیشتر، هر چه زودتر ملاقاتمان را با فرشته قابض دار و راحت تحقق بخشای! آمین! و آمین! فرزندم! اسرائیل غاصب است و فلسطین عزیز، مظلوم و مردم مسلمان و شیعه جنوب لبنان، مظلوم تر و آن کس که علیه ستمکاران و به نفع مظلومان بستیزد، عالی ترین مقام های ممکن انسانی را به خود اختصاص خواهد داد. فرزندم! اسرائیل غاصب است و فلسطین عزیز، مظلوم و مردم مسلمان و شیعه جنوب لبنان، مظلوم تر و آن کس که علیه ستمکاران و به نفع مظلومان بستیزد، عالی ترین مقام های ممکن انسانی را به خود اختصاص خواهد داد. فرزندم! همان طور که می دانی امت حزب الله ایران چونان فلسطینیان و لبنانیان مسلمان، مظلوم اندو چه بسا مظلوم تر و بعثیون، ستمگرند و متجاوز، چونان صهیونیست های ضد بشر غاصب و چه بسا ظالم تر و سفاک تر! امید است رزمندگان در همه جبهه ها موفق شوند و ریشه همه ظلم ها و جنایت ها و نابرابری ها را برکنند و عدالت اسلامی را در پهنه گیتی به همه مستضعفان و محرومان (فرهنگی و مادی) عرضه دارند و استقرارش بخشند. فرزندم! تاریخ کمتر چنین موقعیتی را فراهم می آورد. فرصت را غنیمت شمار که بهترین فرصت ها ست و نسل ها باید پدید آید و بگذرد تا امامی عادل را به رهبری بیند که تو و من و مادر این زمانیم و باید قدرش بشناسیم و فرصت را از دست ندهیم. فرزندم! همه جبابره در برابر امام ات ایستاده اند و او یک تنه در مقابل همه مستبران، قد برافراشته و بر سینه همه طاغوتیان دست رد کوفته که خدای، دستش پرتوان تر فرماید و ما را بر فرمانداریش استوارتر سازد. فرزندم! از دعا فراموشمان مدار و با سرعت به سوی پروردگارت بشتاب. پدرت: سید الله 22/4/61 [ چهارشنبه 91/6/22 ] [ 9:45 صبح ] [ باران صدرایی ]
[ نظرات () ]
شیعیان، هنگام حزن صادق است
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: ایمان برتر از اسلام و یقین برتر از ایمان است و چیزی گرامیتر (کمیابتر) از یقین نیست. اصول کافی، ج 3، ص 68 بقیع بار دگر محزون است و عالم نیز برای صادق آل محمد (صلاللهعلیهوآلهوسلم) به سوگ نشسته است. نامش جعفر است و لقبش صادق، که به صدقش ملائک گواه بودند. حضرت امام جعفر صادق (ع) از برترین بندگان خدا و نمونه بارز زهد و پارسایی به شمار میآمدند. گذر روزگار برای ایشان از سه حال خارج نبود: یا روزه داشتند، یا نماز میخواندند و یا ذکر میگفتند.
از فضل و دانش این امام همام و از شاگردان بی شمار ایشان نیز بسیار گفتهاند و همچنان نیز همگان از کمالات این خورشید درخشان امامت و ولایت بهره میبرند. در اینجا هم یک نکته اخلاقی کوتاه را از امام صادق (ع) با یکدیگر مرور میکنیم. مرحوم قطبالدین راوندی روایت کرده است: روزی از امام جعفر صادق علیهالسلام س?ال کردند: روزگار خود را چگونه سپری میفرمایید؟
حضرت در جواب فرموند: عمر خویش را بر چهار پایه و رکن اساسی سپری مینمایم: میدانم آنچه که روزی برای من مقدّر شده است، به من خواهد رسید و نصیب دیگری نمیگردد. میدانم دارای وظائف و مسئولیتهایی هستم، که غیر از خودم کسی توان انجام آنها را ندارد. میدانم مرا مرگ در مییابد و ناگهان بدون خبر قبلی مرا میرباید؛ پس باید هر لحظه آماده مرگ باشم. و میدانم خدای متعال بر تمام امور و حالات من آگاه و شاهد است و باید مواظب اعمال و حرکات خود باشم. ( 1- مستدرک الوسائل، ج 12، ص 172، ح 15) [ سه شنبه 91/6/21 ] [ 4:9 عصر ] [ باران صدرایی ]
[ نظرات () ]
|
||||||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |