خوشبخت بودن خیلی اسونه ارام ارام
| ||
در خیال خود دست در دست تو میگذارم نبضم به تندی میزند نفس هایم به شمارش افتاده است بغض حنجره را میفشارد غم درسینه بیدادمیکند من باتوحرف میزنم ناگهان صدایی مرا به خود می اورد میبینم که تونیستی و من تنهایم..... نظرتون درموردتنهایی چیه؟دوستان نظریادتون نره!!!!
[ یکشنبه 91/6/12 ] [ 7:52 صبح ] [ باران صدرایی ]
[ نظرات () ]
سلام. کیست مرایاری کند؟ عجیب است دردغریبی ان یگانه افرینش! اگرکسی بی کس ویارباشدغریب است اماغریبی اش جانکاه نیست. غریب جانکاه ان کسی است که میلیون هانفرخودراشیعه اومی خوانند امادرعین حال اوتنهاوبی کس است! اوکه همه انبیاواولیا ارزوی ظهوراو و درخدمت دررکابش را داشته اندچرابایدچنین موردغفلت وبی توجهی پیروان خود قرارگیرد؟!؟ او که انچنان مهران و دلسوزاست که می فرماید: "من درشبانه روزصدمرتبه برای شیعیان گنه کارم دعا میکنم." چرابایدموردنامهربانی مامدعیان محبت قرار گیرد؟!.... ای شیعیان! ایا موقع ان نرسیده که به ندای مظلومبت ان حضرت که همچون جدغریبش صدامیزند: کیست مرایاری کند؟ لبیک گفت؟! تاچنددراین ویران افسرده و زندانی دررابگشاجانابریوسف کنعانی اللهم عجل لولیک الفرج التماس دعا
[ جمعه 91/6/10 ] [ 7:43 صبح ] [ باران صدرایی ]
[ نظرات () ]
قطاری سوی خدامیرفت وهمه مردم سوار شدن اما وقتی به بهشت رسیدن همگی پیاده شدن و فراموش کردن که مقصد"خدا"بودنه بهشت! ای کاش ماادما کارامونوبرای رسیدن به خود خدا وقرب خداانجام بدیم نه برای بهشت .......................... التماس دعا
[ پنج شنبه 91/6/9 ] [ 2:10 عصر ] [ باران صدرایی ]
[ نظرات () ]
دوباره بهانه داراست......................... دوباره دلتنگ بوی نم خاک است.......... دوباره تحول را می خواند...................... بایددل راتکاند! روح راشست! وچشم راشست! بایدپیوندبازمین رادرهم شکست.................... بایداسمان رافریادکرد...... بایدباخورشیددوست شدن باماه دست دادن وباباران یکیشدن رااموخت........................ . کاش میشددلا باهم یکی بشه همه باهم مهربون باشیم همه اززندگی لذت ببریم اما... امابعضیااینونمیخوان دوست دارن فقط خودشون باشن خودشون وخودشون...اگه میدونستن باخانواده دل یکی شدن چیه اگه میدونستن بادوستای خوب دل یکی شدن چیه اگه میدونستن باهمه ادمای این دنیا دلشونویکی کنن هیچوقت................. خدایاکمکمون یکی بشیم! امین. [ چهارشنبه 91/6/8 ] [ 7:39 عصر ] [ باران صدرایی ]
[ نظرات () ]
زندگی....... زندگی....... اشنایی ست غریب جریانیست که ازبسترجان میگذرد. زندگی....... عطرروان درنفس باغچه ها رازنامفهومی که ازان ذهن زمین اکنده است. زندگی....... هدم اهورایی احساس دراتشکده ی زیستن است. زندگی...... حادثه ای پی درپی. زندگی...... جنگ وجودوعدم است!
سلام عزیزان من. میخام یه وبلاگ درست کنم همه کیف کنند!خواهشادوستایی که قابل میدونندبقیه رو(منظورم منوقابل بدونید!)پیام بدیدیانظربدید کمکم کنید!اخه من تازه عضواینجاشدم گناه دارما!مرسی............................................!!! [ چهارشنبه 91/6/8 ] [ 9:41 صبح ] [ باران صدرایی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |